Friday, November 10, 2006

Indefinite expectation...


همچنان کاندر غبار اندوده ی اندیشه های من ملال انگیز
طرح تصویری در آن هر چیز
...داستانی حاصلش دردی

زان دیر سفر که رفت از من
غمزه زن و عشوه ساز داده
دارم به بهانه های مانوس
...تصویری از او به بر گشاده

مردی در راه میزند نی
و آواش فسرده برمی آید
تنهای دگر منم که چشمم
...طوفان سرشک می گشاید

هنگام که گریه می دهد ساز
...این دود سرشت ابر بر پشت
هنگام که نیل چشم دریا
...از خشم به روی می زند مشت


لیکن چه گریستن، چه طوفان؟
...خاموش شبی است، هر چه تنهاست

*****
و هنوز قصه بر یاد است...
:وین سخن آویزه ی لب
که می افروزد؟ که می سوزد؟"
"چه کسی این قصه را در دل می اندوزد؟

[+]
Download Song:

Labels:

2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

axesh kheil miyad be matn >:D<

11:27 PM  
Anonymous Anonymous said...

MUSiiiiiiC, WoOoOoOoOoW

10:28 PM  

Post a Comment

<< Home