Thursday, June 29, 2006
Sunday, June 25, 2006
My silence...
ترانه ای که نخواهم سرود من هرگز
خفته است روی لبانم
ترانه ای که نخواهم سرود من هرگز
بالای پیچک کرم شبتابی بود
و ماه نیش میزد با نور خود بر آب
چنین شد پس که من دیدم به رویا
ترانه ای که نخواهم سرود ، من هرگز
ترانه ای پر از لبها و راه های دور دست
ترانه ي ساعات گم شده در سایه های تار
ترانه ساعات زنده
بر روز جاودان